کمال ایپکچی یه کارمند معروفه که در استانبول با همسرش “سوزان”،بچه های عزیزش “مرت” و “چیچک” زندگی میکنه که با اتفاقی که سر پسرش “مرت” میاد معلوم میشه یه خانواده ی دیگه تو آدانا داره… عشق جوونیش “نیلگون” و بچه های دوقلوش “قدیر” و “حسرت” دور از چشم در آدانا زندگی میکردن و “کمال” زندگی دونفره ی اجباری رو ...
درام
فقط چند دقیقه آخر قسمت آخرش که داود با جالوت درگیر میشه رو ببینین
تمام فیلم همش حرافیه
من تعجب میکنم که چه امیتاز بالایی هم بهش دادن
دیگه هیشکی تو دنیا گول این خزعبلات رو نمیخوره
دنیا به چشم دید که اسراییل چطور 20 هزار کودک و نوزاد رو سلاخی و تکه تکه و ذوب کرد
- خاندان داوود
- از نسل داوود
- آل داوود