کمدی

سه دختر جوان برای گذارندن تعطیلات راهی پاریس می شوند و به مونت کارلو سفر میکنند و در این بین یکی از دختران بطور اتفاقی صاحب یک ارثیه می شود و ...

این فیلم داستان مرد عقب مانده ای را روایت می کند که با برادر بزرگترش زندگی می کند و در کارهای خانه نیز به او کمک بسیاری می کند. اما زمانی که برادرش اعلام می کند قصد ازدواج با دختری را دارد، زندگی او دچار مشکلات فراوانی می شود...

در یکی شهر های کوچک تگزاس، مردی بنام برنی با یک زن بیوه ثروتمند آشنا شده، و بعد از کشتن آن زن برای بدست آوردن ثروتش، دست به هر کاری میزند تا مردم شهر باور کنند که زن هنوز زنده است...

آرتور جوان حقه باز و بیکاری است که یک ثروت میلیون دلاری را به ارث برده است. اما این ثروت زیاد در صورتی به دستش می رسد که او با کسی ازدواج کند که خانواده برایش انتخاب خواهند کرد آما آرتور میخواهد با دختری ازدواج کندکه از یک خانواده ی سطح پایین کارگری است و حالا او باید از تمام حقه هایش استفاده کند تا هم دختر مورد علاقه اش را به دست آورد و هم میراث چند میلیون دلاری را...

داستان این فیلم در مورد زندگی یک خانواده ی چند نفره است که پدر و مادر مسن با فرزندان مشکل دارند و هر کدام از اعضای این خانواده ها نیز خود دارای مشکلات بزرگتری نیز هستند. اکنون هر کدام از افراد این خانواده با یک نفر غریبه ی خارج از محیط خانواده آشنا می شوند که به نظر کسی است که می تواند مشکل را حل کند.

ویل قرار است بزودی با جوانا ازدواج کند. مارنی ، خواهر ویل، پس از از دیدن عروس او را می شناسد. همان دختری که در دوران دبیرستان او را می شناخته و وی را انتخاب خوبی برای برادرش نمی داند. از طرفی مادر ویل نیز اختلافاتی با مادر جوانا دارد و آنها هرطور شده سعی دارند …

داستان درباره فردی است که همیشه در رابطه عشقی خود بد شانسی می آورد و هیچگاه نمیتواند همسر دلخواهد خود را انتخاب و به او برسد. تا اینکه در یک سفر به ایتالیا در شهر رم ، یک اتفاق عجیب می افتد که منجر به تغییر زندگی او میشود ...

این فیلم به دست انداختن فیلم های خون آشامی از جمله سری فیلم های Twilight می پردازد. دختر نوجوانی بنام «بکا» میان دو پسر مانده است...

مامور ویژه و جاسوس موفق سازمان سیا باب هو(جکی چان) که در تمام ماموریت هایش سربلند بوده است ، اینباردر یکی از سخت ترین ماموریت های زندگیش وظیفه مراقبت از سه فرزند دوست دخترش را بر عهده دارد که رابطه خوبی با او ندارند، و هنگامی که یکی از آنها بطور اتفاقی یک فرمول فوق سری را دانلود می کند ، او را با یک گروه از تروریست های روسی در می اندازد...

زنی که از ازدواج متنفر است .اما دوست دارد مادر شود او پس از سالها انتظار تصمیم می گیرد که از طریق لقاح مصنوعی باردار شود. وی برای این کار به یکی از این مراکز مرتبط میرود اما در آنجا با مردی ملاقات میکند که ...

یک بازیگر مشهور هالیوودی که زندگی بی هدفی دارد، بعد از اینکه دختر ۱۱ ساله اش بشکلی غیر منتظره به ملاقات با او می آید، تصمیم می گیرد به زندگی اش سر و سامانی بدهد...

یک مامور ویژه مک گرابر بعد از مدت ها دوباره به کار فراخوانده می شود تا با دشمن قسم خورده اش که قصد دارد واشنگتن را نابود سازد، به مبارزه بپردازد...

«هشر» (جزف گوردن لویت) یک مرد تنها و منزوی است. او از همه چیز و همه کس تنفر دارد. به موهای بلند روغنی اش و خالکوبی هایش خوش است. کم غذا می خورد و بیشتر سیگار دود می کند. او در ون خودش زندگی می کند، تا اینکه با پسرچه ای بنام «تی جی» آشنا می شود...

این فیلم کمدی عاشقانه در مورد دختر و پسری است که با وجود فاصله زیادی که بین محل زندگی شان وجود دارد (هر کدام در شهری متفاوت)، سعی دارند عشق شان را زنده نگه دارند...

این فیلم داستان پسر یبچه ای لاغر است که دوست دارد دیده شود و ماجراهای خود را در دفتر خاطراتی می‌نویسد تا روزی که بزرگ و مشهور می شود آنها را به زعم خود در اختیار کسانی قرار دهد که می خواهند با او به عنوان یک فرد مشهور مصاحبه کنند...

داستان در شهر نیویورک و رابطه ی زنی مطلقه، با همسایه ی جدید خود را بازگو می کند که چند سال از او کوچکتر است...

رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیر بریتانیا هر دو در فکر جنگ هستند، اما دیگران فکر نمی کنند که جنگ راه حل عاقلانه ای باشد...

«هانا مونتانا» یک ستاره نوجوان و خواننده ی محبوب است که برنامه هایش در رده ی سنی نوجوانان فوق العاده محبوب است و اینک پدرش قصد دارد او را به تعطیلات ببرد. هانا تصور میکند آن‌ها به شهری بزرگ مثل نیویورک یا به مراکز بزرگ تفریحی خواهند رفت. اما پدرش او را به یک مزرعه ی دورافتاده در روستایی کوچ میبرد تا او را با دنیایی دیگر آشنا کند. زندگی در مزرعه باعث ماجراهایی جالب برای هانا می شود...