گروهی از جنگجویان زبده، در حال سقوط آزاد به هوش می آیند و موفق می شوند با استفاده از چتر نجات در یک جنگل فرود آیند. طولی نمی کشد که آن ها در می یابند روی یک سیاره دیگرند و اکنون موجوداتی بیگانه به دنبال شکار آنها هستند. اکنون تنها راه آنها برای زنده ماندن در این بازی مرگبار، همکاری است.
اکشنعلمیوتخیلیماجراجویی
یکدفگی از یک شخصیت ترسناک به یک غارتگر مهربونم دلسوز تبدیل شد 😅😅 من که راضی بودم.
من این فیلم را نه فقط بهعنوان یک بینندهی عادی، بلکه بهعنوان کسی دیدم که سالها با دنیای «غارتگر» و فضای خشن، وحشیانه و مرموز آن آشنا بوده است. به همین دلیل، تماشای Predator: Badlands برای من فقط دیدن یک فیلم جدید نبود؛ بلکه مقایسهای بود میان گذشته و آیندهی یک فرنچایز افسانهای.
اولین چیزی که در این فیلم توجهم را جلب کرد، جسارت سازندگان بود. این بار برخلاف نسخههای قبلی، غارتگر فقط یک شکارچی بیرحم نیست، بلکه تقریباً در نقش شخصیت اصلی داستان قرار میگیرد. ما با موجودی به اسم «دِک» روبهرو هستیم؛ غارتگری که از قبیلهاش طرد شده و حالا در یک سرزمین بیرحم و ناشناخته به نام Badlands رها شده است. این ایده از نظر مفهومی بسیار جذاب است، چون برای اولین بار غارتگر را فراتر از یک هیولا میبینیم؛ موجودی که درد میکشد، مبارزه میکند و به دنبال اثبات خودش است.
از نظر جهانسازی، فیلم واقعاً خوب کار کرده است. سیارهای که داستان در آن اتفاق میافتد، به شکلی طراحی شده که هم خشن است، هم زیبا و هم ترسناک. موجودات عجیب، محیطهای ناشناخته و طراحی بصری کلی فیلم کاملاً حالوهوای یک اثر علمیتخیلی بزرگ را منتقل میکند. مشخص است که در بخش جلوههای ویژه و طراحی صحنه، زمان و بودجهی قابل توجهی صرف شده و نتیجه هم کاملاً دیده میشود.
اما با تمام این پیشرفتها، یک مشکل اساسی در فیلم احساس میشود: هویت اصلی Predator تا حدی کمرنگ شده است. غارتگری که همیشه نماد ترس، خشونت و یک تهدید جدی برای انسانها بود، در این فیلم بیشتر شبیه یک قهرمانِ درونگرا و آسیبدیده به تصویر کشیده میشود. این تغییر برای بعضیها شاید جذاب باشد، اما برای من که به آن نسخهی تاریک، بیرحم و خالص عادت داشتم، کمی ناامیدکننده بود. انگار فیلم بین اینکه بخواهد وفادار به ریشهها باشد یا مسیر جدیدی بسازد، مردد باقی مانده است.
یکی دیگر از نکاتی که به چشمم آمد، تغییر لحن فیلم نسبت به قبل بود. خشونت شدید و فضای سنگین نسخههای قدیمی حالا جای خودش را به یک ماجراجویی نسبتاً ملایمتر داده است. این موضوع باعث میشود فیلم برای مخاطب عام قابلهضمتر شود، اما در عوض آن حس دلهره و وحشت ناب که Predator به آن معروف بود، کاهش پیدا میکند. در بعضی لحظات حتی حس میشود فیلم بیش از حد سعی دارد احساسی یا الهامبخش باشد، و همین باعث میشود از فضای اصلی فرنچایز فاصله بگیرد.
ریتم داستان هم با اینکه در ابتدای فیلم قوی و جذاب است، اما در نیمهی دوم کمی افت میکند. صحنههایی وجود دارد که میتوانستند عمیقتر، پرتنشتر یا حتی ترسناکتر باشند، اما به شکل نسبتاً سطحی از کنارشان عبور شده است. این موضوع باعث میشود فیلم در برخی لحظات تأثیری که باید را بر مخاطب نگذارد.
با این حال، اگر انصاف را رعایت کنم، Predator: Badlands همچنان یک فیلم سرگرمکننده، خوشساخت و متفاوت است. برای کسانی که میخواهند دنیای غارتگر را از زاویهای جدید ببینند، این فیلم میتواند تجربهای تازه و جذاب باشد. ترکیب اکشن، بقا، تنهایی و مبارزه با سرنوشت، آن را از یک دنبالهی ساده فراتر برده است؛ حتی اگر در حفظ روح کلاسیک فرنچایز بهطور کامل موفق نبوده باشد.
در مجموع، من Badlands را نه یک شاهکار و نه یک شکست میدانم. این فیلم بیشتر یک «ریسک بزرگ» است؛ ریسکی که در بعضی بخشها جواب داده و در بعضی قسمتها وادارم کرده بگویم: «ای کاش کمی بیشتر شبیه Predator قدیمی بود».
نمرهبندی من به بخشهای مختلف فیلم:
🔸داستان و ایده: ۸ از ۱۰
🔸جهانسازی و طراحی بصری: ۸.۵ از ۱۰
🔸شخصیتپردازی: ۷.۵ از ۱۰
🔸وفاداری به روح اصلی فرنچایز: ۶.۵ از ۱۰
🔸اکشن و هیجان: ۸ از ۱۰
🔸لذت کلی از تماشا: ۸.۵ از ۱۰
نمره نهایی من به فیلم
Predator: Badlands
۷.۷ از ۱۰
این فیلم را به کسانی پیشنهاد میکنم که ذهن بازی دارند و دوست دارند غارتگر را در یک مسیر تازه ببینند؛ اما اگر فقط دنبال همان Predator وحشی و ترسناک قدیمی هستید، شاید Badlands کاملاً راضیتان نکند.
زیرنویس هم بزارید.